یک 
یک نظر سنجی توی کانال ناپیرو هست که عجیب آدم را به فکر وادار می کند. آیا اگر شخصی مثل خودت را ملاقات می کردی دوستش داشتی؟ جواب من بله است. نه به دلیل اینکه خودشیفته و خودپسند باشم، یا اینکه فکر می کنم ملاقات با من اتفاق قند آب کن ته دل است. راستش دیدن آدمی که تلاش می کند خودش باشد اما همین «خودش بودن» چنگی به دل نمی زند دیدنی است. آدمی که می خواهد نیمی از خود واقعی اش و نیمی از آنچه که همه دوست دارند ببینند را روی میز بگذارد اما موفق نمی شود این دو جزء ناهمگن را باهم مخلوط کند. ترکیب خربزه و عسل! جدیداً اثبات شده است که جمله ی «خودت باش» اشتباهی بیش نیست. چه کسی از یک قاتل بالافطره می خواهد که خودش باشد؟ چه کسی دوست دارد خودِ خجالتی اش وسط یک جمع غریبه دیده شود؟ خود واقعی مثل آدمیزاد بالغی است که لباس بر تن ندارد. و چه کسی دوست دارد بدون لباس در جامعه راه برود، کار کند و از پا هم در نیاید؟
دو
 تلاش برای تمایز قائل شدن میان آن چیزی که هستی، با آن چیزی که می توانی باشی یک دوگانگی ایجاد می کند. هفته پیش در یک جمع شدیداً غریبه چشمانم را به صفحه تلویزیون دوخته بودم و می خواستم سعی کنم پایم را از آنچه که هستم فراتر بگذارم. اما چیزی این وسط اشتباه بود. شب که به خانه برگشتم و درب اتاق را بستم بی اختیار اشک می ریختم. نه از روی غم و نه از خوشحالی. از اینکه دیگر کنترل ساختن خیلی از بخش های درونم دست من نیست. یک نفر روی هر چیزی که میشد تغییر داد را سیمان ریخته و پروژه ساختن را هم تمام شده اعلام کرده است. تجربه ای که به من یاد داد نمی توان یکباره از یک آدم نابلد انتظار داشت وسط استخر عمیق شنای قورباغه برود.
سه
زندگی گوش شنوا ندارد. خیلی اوقات مجبوری سرت را بیندازی پایین و راه پیش رویت را بروی. راهی که از قبل ساخته شده است. اینکه سالهای بعد چه چیزی انتظارت را میکشد و آیا این «چیز» خوب است یا بد، بد است یا بدتر مسئله اصلی نیست. راستش از یک جایی به بعد باید قید مقایسه کردن را بزنی تا بتوانی نفس بکشی. آن کسی که میخواهد مسافرت برود همان جاده و وسیله نقلیه ای را انتخاب میکند که برایش به صرفه است. نه اینکه بایستد و جاده بسازد و ماشین زمان اختراع کند. 
دیروز به دوستی میگفتم اگر در ۱۸ سالگی کسی به من می‌گفت که ساختن یک جاده خصوصی و ماشین زمان برای سیر و سیاحت دیوانگی است شاید اکنون سالهای زیادی را خرج آزمایش صحت این حرف نمیکردم. با اینکه احتمال ساختن ماشین زمان از احداث جاده شخصی برای هر نفر، بسیار بیشتر است. 
چهار
در جایی از کتاب چنین گفت زرتشت، اثر نیچه نوشته بود: «حرف دو دسته را باور نکنید. یکی آنهایی که میگویند همه چیز ِزندگی زیباست. و آنهایی که سراسر زندگی را پوچ می‌دانند.»

اینکه ,چیزی ,جاده ,زمان ,ماشین ,دوست ,ماشین زمان ,دوست دارد منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

تعمیر یخچال بوش - نمایندگی مجاز تعمیرات بوش اینجا زیبایی را درک کن پنهان کردن یک عشق، یعنی اوج ویرانی برترین فیلم ها closed فروش فلزیاب اینوکر ( invoker ) به همراه تست در خاک Acad3emi طراوت چت|زندگی چت